جوابیه وزیر ارشاد اسبق به یک یادداشت
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۶۴۶۸۷
رسانه ها درگاه های انتشار آگاهی و دانایی هستند و اگر لغزشی در بیان ایشان باشد خسارات آن به مراتب جبران ناپذیر است. اصحاب قلم همواره باید به دنبال انتشار واقعیت ها باشند و البته توقع می رود کسی که «خدیر» است «خبیر» هم باشد.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مطلبی در عصر ایران با عنوان «سیدمحمد حسینی؛ از سوتیِ «سیمین» تا تشبیه «مریم»!»، سیدمحمد حسینی توضیحات زیر را ارسال کرده است که عینا میخوانید:
باسمه تعالی
مدیر مسئول محترم سایت عصر ایران
سلامٌ علیکم؛
رسانه ها درگاه های انتشار آگاهی و دانایی هستند و اگر لغزشی در بیان ایشان باشد خسارات آن به مراتب جبران ناپذیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده محترم آن رسانه در یادداشتی با عنوان «یک چهره، یک روایت» در مورخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ توئیت بنده درباره بهره برداری جریان نفاق و آلبانی نشینان از نتیجه عملکرد جریان اصلاح طلب و حامی دولت را دست مایه اظهاراتی کرده که توضیحات ذیل را ضروری نمود. مستدعی است برابر با قوانین موضوعه در آن سایت محترم عیناً منتشر شود.
۱- در خصوص شبهه اختلاط نام دو بانوی شاعر و نویسنده، کافی است برای کسب اطلاع به عوض تکرار برخی لاطائات، در مقام کشف حقیقت مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی در روز شنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۷۸ از روی سایت کتابخانه و اسناد مجلس دانلود و مطالعه شود، در آن روز در موضوع استیضاح وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، مجموعه نطق بنده بررسی وضعیت سینما و تئاتر بود و اساساً نه از وضعیت شعر و داستان سخنی راندم و نه نامی از این دو بانو برده شد که اختلاف یا اختلاطی شکل گرفته باشد و جالب تر آن که دیگر موافقان استیضاح آقایان سید رضا تقوی، سید علی اکبر موسوی حسینی، سید مرتضی نبوی و محمد عظیمی هم هیچ کدام نه مستقیم و نه غیر مستقیم از این دو بانوی درگذشته نامی نبردند و آنچه آقای مهاجرانی در دفاع از خود بیان کردند مغلطه و خاطره ای بود با این مضمون که «گاهی من دیدم که بعضی ها با من صحبت می کردند خانم سیمین دانشور را با سیمین بهبهانی اشتباه می کردند و قس علیهذا» حالا چگونه این جمله به بنده منتسب شد و تراکنش یافت باید از شعبده بازان و تردستان سیاسی که دروغ و فریب لقلقه زبان آنها است، پرسیده شود!
بعدها برخی که حقیقت بر آنها آشکار شد بابت این انتساب نادرست حلالیت طلبیدند، البته آقای مهاجرانی نیز اگر در بیشه قلم، شیر عَلَم نباشد باید آنقدر حریت داشته باشد که این سوء تفاهم تاریخی را توضیح داده و اصلاح کند. ان شاء الله نویسنده محترم عصر ایران نیز با مراجعه به متن کامل و دقیق استیضاح، آنقدر آزادگی داشته باشد که عذرخواهی و تصحیح یک ادعای کذب را وهن خود نداند.
اگر در خواب بیهوشی نباشد گوش ها صائب/ به حرفی می توان تقدیر کرد داستانی را
۲- در باب چگونگی انتصاب معاونین وزارتخانه تعریضی درباره «اختیار نصب» متوجه اینجانب کرده اید گویی که فرض مشورت جویی با رئیس دولت امر غریبی است که اگر هم باشد غریب تر از معاون اول دولتی نیست که با اذعان خودش اختیار نصب منشی را هم نداشته باشد. معاون اولی که امروز با بغض از تغییر وضعیتی سخن می گوید که خود متهم ردیف اول آن است.
۳- در خطاب به بنده گفته اید «چگونه است عملکرد سالهای اخیر رئیس خود در دوران وزارت را رصد نمی کنند». اگر شما خبرنگار حرفه ای باشید و اخبار را رصد می کردید دست کم مشروح یک سخنرانی بنده در سه روز قبل از این یادداشت را در عموم رسانه ها می یافتید که عرض کرده بودم: «سالهاست که این خادمان ملت راه خود را از احمدی نژاد و حلقه پیرامونش که می خواهند نقش اپوزیسیون را بازی کنند، جدا کرده اند.»
۴- مرقوم کرده اید که فلانی (یعنی بنده ) خواسته بگوید «سازمان (منافقین) صحنه گردان اتفاقات سال ۱۳۸۸ و خرسند از انتخاب حسن روحانی و مترصد انتخابات پیش روست»
سوال بنده اکنون هم این است که آیا شما غیر از این می اندیشید؟
قطعاً شما به دنبال تطهیر منافقین و دشمنان ملت نیستید ولی خوب است به اظهارات خود آنها در منابع دست اول مراجعه کنید؛ مثل آن جا که مریم رجوی در گفتگو با العربیه به صراحت می گوید: «وقتی آقای موسوی سال ۲۰۰۹ خواستار رد نظام آخوندی شد ما از آن حمایت کردیم، حتی خواستار حفاظت او شدیم»! و یا کافی است به گفتگوی مازیار بهاری با سایت خودنویس در جهت دهی گروهک منافقین به تجمعات فتنه ۱۳۸۸ مراجعه کنید و علت راه اندازی «اتاق سرخ پاریس» را جویا شوید. به راستی چرا هیچ وقت این جریان از حامیان خارج نشین اعلام برائت نکرد؟! و اگر امروز شما هم داستانی اصلاح طلبان با آنها را مذموم دانسته و رد می کنید جای بسی خوشبختی است؛ همچنین آیا نارضایتی عموم مردم از بی تدبیری و سوء مدیریت دولت فعلی که معیشت و زندگی عموم را تحت الشعاع قرار داده و بی کفایتی ایشان هزینه هایی متوجه نظام کرده است خرسندی منافقین را به دنبال ندارد؟ و گرنه کیست که نداند منافقین وزنی جز پادویی مثلث خبیث دشمنان ملت را ندارند؟
و دست آخر آن که آیا به راستی معتقدید: «آنها (منافقین) مترصد انتخابات پیش رو نیستند؟!» چنین خوش خیالی و نیک پنداری کاذب را از کجا کاسب شده اید؟
برادر گرامی! رَنگ گاهی مستمسک رِنگ و نماد فریب می شود. موضوع، سلسبیل الوان نیست بلکه از سبیل نمادگرایی تذکاری است که رنگ ها واسطه قرابت با جریان نفاق و فریب نشوند که به تعبیر مولانا: « صبغة الله نام آن رنگ لطیف / لعنة الله بوی این رنگ کثیف!»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سيد محمد حسيني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۶۴۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.